ادعای فرصتِ ایران در سایه تحریم روسیه؛ روایتی قابل اتکا یا چشماندازی خوشبینانه؟
سارا شرفی پور در یادداشتی برای ایپنا، نوشت: بازاری شلوغ در بندر فجیره امارات؛ نفتکشهای بینشان یکی پس از دیگری لنگر میاندازند، بارشان را در میانه دریا منتقل میکنند و با خاموش کردن ردیابهای دریایی (AIS)، ناپدید میشوند. این «ناوگان سایهای» که از دل تحریمهای غرب، علیه روسیه زاده شد. حالا هم برای مسکو و هم برای تهران کار میکند. اما آیا این همکاری، برای ایران هم سودآور است؟
در محافل انرژی ایران این روزها از «فرصت» سخن گفته میشود: چین و هند از روسیه فاصله گرفتهاند، پس ایران میتواند جای خالی را پر کند. اما دادههای تازه از بازار جهانی نفت، تصویری پیچیدهتر نشان میدهد، تصویری که در آن فرصت هست، اما در زنجیر رقابت قیمتی، تخفیف، محدودیت زیرساخت و تحریمهای بانکی.
چین و هند هنوز خواهان نفت روسیهاند
بر پایه گزارش مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک (Centre for Research on Energy and Clean Air)، چین همچنان حدود ۴۷ درصد از صادرات نفت خام روسیه را خریداری میکند و هند نیز با ۳۸ درصد در رتبه بعدی قرار دارد.
آژانس اطلاعات انرژی آمریکا نیز تأیید میکند که صادرات روسیه از میانگین پنج میلیون بشکه در روز پیش از جنگ اوکراین، به حدود چهار میلیون و سیصد هزار بشکه در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ کاهش یافته است.
کاهش واردات چین از روسیه در مرداد ۲۰۲۵ حدود ۱۵ تا ۱۸ درصد نسبت به سال قبل برآورد میشود، اما این افت به معنای خروج از بازار نیست. روسیه با ارائه تخفیفهای قابل توجه، گاه تا ده دلار کمتر از قیمت جهانی برنت و با تکیه بر شبکه حملونقل سایهای، همچنان در شرق آسیا جایگاه خود را حفظ کرده است. ایران برای رقابت در همین بازار، ناچار است نفت سنگین خود را با تخفیف بیشتری عرضه کند
نتیجه روشن است: ادعای «جای خالی روسیه» تا حدی درست است، اما مسیر جایگزینی، پر از سنگلاخ رقابت قیمتی و محدودیت لجستیکی است.
زیرساختهای سایه: روسیه جلوتر، ایران در تعقیب
در مطالعهای با عنوان «محور فرار» (The Axis of Evasion) آمده است که ایران هنوز شبکه فروش نفت تحریمشده خود را حفظ کرده، اما مسیرهای روسیه بسیار پیشرفتهتر است
ناوگان سایهای روسیه که شمار آن بیش از ششصد نفتکش برآورد میشود، با استفاده از بیمههای جایگزین، بنادر کوچک و شرکتهای پوششی در دوبی و سنگاپور، فروش نفت را ادامه میدهد. ایران نیز در این بازی حضور دارد، اما با محدودیتهای شدید بانکی، بیمهای و فشارهای ثانویه آمریکا، هر معاملهاش پرریسکتر از گذشته است.
طبق دادههای بینالمللی، صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۵ به حدود یک میلیون و هفتصد هزار بشکه در روز رسیده — بالاترین سطح در چند سال اخیر.
اما این رشد بیش از آنکه حاصل افزایش ظرفیت تولید باشد، نتیجه تخفیفهای عمیقتر و پذیرش ریسک بیشتر است.
گاز؛ موقعیت طلایی روی نقشه، خاکستری در واقعیت
در بخش گاز، ایران دومین ذخایر بزرگ جهان را در اختیار دارد و همسایه ترکیه، ارمنستان و پاکستان است. با این حال پروژههای قدیمی همچون خط لوله صلح (ایران–پاکستان–هند) از سال ۲۰۱۳ متوقف ماندهاند؛ پاکستان بهدلیل ترس از تحریمهای آمریکا، هیچگاه بخش خود را تکمیل نکرد.
مسیرهای انتقال گاز از طریق ترکیه یا ارمنستان هم در حد مذاکره باقی ماندهاند و هیچ قرارداد اجرایی به نتیجه نرسیده است.
در بخش گاز مایع (LNG)، ایران حتی یک پایانه صادراتی فعال ندارد؛ در حالی که قطر با ظرفیت ۷۷ میلیون تن در سال، بازار آسیا را در دست دارد. طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ورود ایران به بازار جهانی گاز مایع دستکم به ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز دارد — سرمایهای که در شرایط تحریم بانکی و محدودیت سوئیفت، در عمل دستنیافتنی است.
فرصت هست، اما با طعم تلخ ریسک
تحریمهای روسیه، درآمد مسکو را کاهش داده و تخفیفهایش را افزایش دادهاند، اما همین تحریمها بهطور خودکار برای ایران فرصتساز نبودهاند. ایران و روسیه اکنون در یک بازار خاکستری مشترک رقابت میکنند؛ بازاری که در آن ایران با تخفیفهای سنگینتر، زیرساختهای محدودتر و ریسکهای سیاسی بیشتر روبهروست.
پنجره فرصت برای ایران باز است اما نیمهباز. برای گشایش کامل، ایران به چیزی بیش از موقعیت جغرافیایی نیاز دارد: لغو تحریمهای بانکی، جذب سرمایه خارجی، توسعه زیرساختهای صادراتی و از همه مهمتر، ثبات سیاسی. تا آن روز، نفت ایران در سایه میماند
